فردوسیِ بختیاریها را بهتر بشناسید
تاریخ انتشار: ۱۳ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۳۷۹۴۹
به گزارش خبرگزاری فارس از شهرکرد، «داراب افسر بختیاری» در سال ۱۲۷۹ شمسی در چغاخور چهارمحال و بختیاری متولد شد.
پدرش «اصلان احمدبختیاری» از بزرگان طایفه احمدبختیاری از تیره احمدخسروی، طایفه زَراسوندی هفتلنگ بختیاری و مادرش «بیبی گوهر» فرزند حسینقلیخان ایلخانی بود.
داراب در مکتبخانهها، خواندن و نوشتن را آموخت و در کتابخانه دایی خود به گنجینه بزرگی از تاریخ و ادبیات ایران و جهان دست یافت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
داراب افسر سال ۱۳۲۰ از چغاخور به اصفهان رفت و ساکن آنجا شد. او توانست با شعرا و اندیشمندان همعصر خود مانند ملکالشعرای بهار، پژمان بختیاری و بسیاری دیگر از فرزانگان مجالست و دوستی کند و با شرایط سیاسی و اجتماعی آن روز کشور آشنا شود.
داراب از ۳۰ سالگی شاعری را آغاز کرد و اولین شعرش به گویش بختیاری، شعری ملی و زیبا به نام «رستاخیز مسجد سلیمان» بود که از لحاظ محتوا و ابراز احساسات ملی از بهترین نمونههای افکار وطنپرستانه اوست.
دیوان شعر داراب افسر بختیاری که تنها قسمتی از اشعار او را در بر میگیرد، آنچنان سرشار از استحکام، ظرافت و تصاویر زیبای شاعرانه، معانی بلند عارفانه، اشعار وطنپرستانه و عاشقانه است که به خاطر آنها مورد تحسین فرهیختگان همزمان و بعد از خود قرار گرفته است.
افسر بختیاری چنان در سرودن اشعار بختیاری به شیوایی و استواری اهتمام ورزید که اینک فرهیختگان دیار بختیاری او را «پدر شعر بختیاری» مینامند.
فردوسیِ بختیاریها
ملکالشعرای بهار درباره او گفته است: «کاری که فردوسی در زبان فارسی کرد، افسر در زبان بختیاری انجام داده است.»
شعر داراب با توجه به شرایط خانوادگی، اصالت ایلی و شرایط اقلیمی و اجتماعی دیار بختیاری سروده شده و در حقیقت آیینه تمامنمای احساسات، عواطف و ذوق سرشار یک بختیاریتبار فرهنگدوست است؛ شعری که سادگی، صفای انسانی و صمیمیت زندگی روستایی و عشایری را نشان میدهد.
او کسی بود که در کنار رنگ و بوی زندگی شهری و مشکلات اجتماعی، تلاش میکرد هویت عاطفی و انسانی خود را حفظ و آن شور و شادمانی صادقانه و بیریایش را نسبت به انسانها آشکار کند تا افراد بتوانند در مسیر رشد و تکامل انسانی قدم بردارند.
او عاشق مولایش بود
افسر همواره شیفته مولایش حضرت علی بن ابیطالب(ع) بود. شعر «عمرویه» حماسه نبرد حضرت علی(ع) در جنگ خندق از شاهکارهای افسر به زبان بختیاری است.
داراب افسر بسیار مهربان، خوشسخن و نیکرفتار بود. محضرش شوری داشت و کلامش گرمی خاصی. نقل است برای سخاوت و بخشش به دیگران حد و مرزی نمیشناخت و یکبار او را دیده بودند که در سرمای زمستان، کت خود را به فقیری رهگذر بخشید.
اشعار داراب افسر در زمینههای گوناگونی از جمله عرفان، عشق، سیاست و در قالبهای قصیده، غزل، قطعه و... سروده شده است.
از او ۲ کتاب «ترانههای محلی بختیاری» و «دیوان داراب افسر بختیاری» برجای مانده است. این ۲ اثر تاکنون بارها به چاپ رسیده و از سوی بختیاریها مورد استقبال فراوان قرار گرفته است.
معروفترین شعر داراب افسر، «هُمیلا» است که گفتوگوی دختری شهری و پسری روستایی بوده و در حقیقت باید آن را شاهکار ادبی او دانست.
رمانی که هنوز چاپ نشده است
وی رمانی هم به نام «گل سعادت» نوشته که ماجراهایش در سرزمین بختیاری میگذرد، اما هنوز به چاپ نرسیده است.
کتاب دیگری از او به نام «تاریخ بختیاری» ذکر شده که متاسفانه ظاهراً اوراق آن نابود شده یا فعلا در دسترس نیست.
افسر بختیاری در سال ۱۳۳۷ بر اثر سکته نیمی از بدنش فلج شد و سرانجام در یکی از روزهای پاییز سال ۱۳۵۰ در اصفهان درگذشت. پیکر او را در تکیه میر تخت فولاد به خاک سپردند.
پایان پیام/ ۶۸۰۳۸
منبع: فارس
کلیدواژه: داراب افسر بختیاری شاعر بختیاری شعر چهارمحال و بختیاری چغاخور شعر ملی ملک الشعرای بهار فردوسی افسر بختیاری داراب افسر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۳۷۹۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آموختن اتولرانی زیر تابلو پرستو | مسئول آموزش رانندگان یک افسر روسی بود
همشهری آنلاین- بهاره خسروی :در خیابان وحدت اسلامی لابهلای ساختمانهای قدیمی و آجری که این روزها بسیاری از آنها لباس فرسودگی بر تن کردند و حتی بعضی از آنها متروکه هم شدهاند، تقاطع چهارراه مولوی یک ساختمان با نمای آجربهمنی رنگ و رو رفته قرار دارد که سردر آن یک کاشی آبی رنگ با نام «پرستو» حک شده است.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
اینجا یکی نخستین آموزشگاههای تعلیم رانندگی شهر تهران است. «سیدعباس حسینی» نویسنده کتاب «این اتولی که من میگم» در این باره میگوید: «قدیمها برای مردم تکرار واژه و تلفظ کلمه اتومبیل کمی سخت بود. به همین دلیل، اتوموبیل میان مردم به اتول معروف بود. با وضع قوانین راهنمایی و رانندگی برای راندن اتول، ایده راهاندازی آموزشگاه تعلیم رانندگی در ذهن یک عده از نظمیهچیهای تهران جان گرفت؛ ایدهای که سال ۱۳۱۸ بانی راهاندازی آموزشگاه تعلیم رانندگی پرستو شد.»
به گفته حسینی، قبل از راهاندازی آموزشگاه پرستو به مدت خیلی کوتاه اوایل ۱۳۰۰ سال آموزشگاهی توسط چند نفر از کارشناسان امور اتومبیل راهاندازی شد. بانیان این آموزشگاه عبارت بودند از محمدتقیخان مکانیسین، نخستین مکانیک رسمی کشور که از دولت وقت نشان علمی دریافت کرده بود و کارگاه مکانیکی در خیابان چراغبرق داشت، مرحوم علی پرستو، نظمیه چی، منصورخان مستوفی، کارشناس اداره نظمیه تهران، علیاکبر رحیمیپور بهعنوان مربی و مسئول آموزش رانندگان یک افسر روسی که سرپرستی این گروه را هم برعهده داشت. این گروه ۵ نفره بهصورت شراکتی آموزشگاه تعلیم رانندگی را دایر کردند که شغل دوم آنها محسوب میشد. این آموزشگاه خیلی زود منحل شد.»
این نویسنده در ادامه اضافه میکند: « ایران نخستین کشور خاورمیانه بود که پذیرای خودرو شد و به نحوی آموزشگاه پرستو نخستین مرکز تعلیم رانندگی در خاورمیانه هم محسوب میشود. چند سال بعد از تعطیلی نخستین آموزشگاه تعلیم رانندگی، مرحوم علی پرستو از افراد صاحبمنصب نظمیه، بانی آموزشگاه تعلیم رانندگی پرستو در مکان فعلیاش میشود. این آموزشگاه رانندگی زمانی دفتر چاپ روزنامه بود. وجود ابزار چاپ در همین آموزشگاه امکان چاپ کتاب را هم فراهم میکرد. وقتی هم که دفتر روزنامه شد آموزشگاه تعلیم رانندگی و در کنارش تعمیر خودرو و کتابهای آموزش تعمیر خودرو هم داخل همین مجموعه چاپ میشد. کتابهایی که حتی برای مدتی نایاب شد.» آموزشگاه تعلیم رانندگی پرستو جایی که بسیاری از چهرههای شاخص شهر تهران و کشور بهویژه پدربزرگها و مادربزرگهایمان گواهینامه گرفتند و به قول قدیمیها اتولران شدند.
کد خبر 848725 برچسبها هویت شهری راهنمايى و رانندگى تهران